چرا من شنا می‌کنم؟

برای بسیاری از ما شنا فراتر از یک ورزش است. با توجه به زمانی که در استخر می‌گذاریم، موضوع از یک سرگرمی و راهی برای خوش‌اندام بودن فراتر رفته است. شنا به بخشی از هویت ما، بخشی از زندگی ما و بخشی از آن چیزی که هستیم تبدیل شده است.

علی رفیعانی/

به گزارش روابط عمومی فدراسیون شنا، شیرجه و واترپلو؛ “اولیویر لیروی” شناگر سابق آمریکایی این روزها علاقه‌اش به این رشته ورزشی را با نوشتن و توسعه “کتاب شنای شما” که یک خبرنامه هفتگی است نشان می‌دهد. چندی پیش او در مقاله ای تحت عنوان “چرا من شنا می‌کنم؟” به گوشه ای از دلایل انتخاب رشته ورزشی شنا اشاره کرده است که ترجمه آن را در این مطلب مشاهده می‌کنید.

در پاره‌ای از اوقات از من سوال می‌کنند که با توجه به فرم بدنی چرا فوتبال یا راگبی بازی نکردی؟ پاسخ من معمولا روشن است. “نه من یک شناگرم”. معمولا پس از شنیدن این حرف کمی اخم می‌کنند و می‌پرسند “اما برای چه؟” دلایل بیشماری برای شنا کردن من وجود دارد. در اینجا فقط به چند مورد آن اشاره می‌کنم.

 

به یادم می‌آورد رسیدن به هر چیز با ارزشی نیازمند سخت کار کردن است. شنا یک ورزش بدون دروغ است. وقتی با تمام تلاشتان شنا می‌کنید، تابلو نتایج جلوی چشمتان است و حاصل کارتان را می‌بینید. هیچ داور یا علامتی روی نوع پیاده سازی تکنیک ها وجود ندارد. فقط اعداد و ارقام سرد و راستگو ساعت دیجیتالی را می‌بینید. هیچ یار تعویضی وجود ندارد، هیچ هم تیمی برای پوشش عملکرد ضعیف شما نیست. کسی نیست که در صورت ضعف عملکرد به او نگاه کنیم. ماهیت دقیق نتایج در رقابت (و به ویژه در تمرین) به این معنی است که ما به وضوح می توانیم پیشرفت را ببینیم و احساس کنیم و در حقیقت همبستگی کاملی بین تلاشی که می‌کنیم و نتیجه ای که میگیریم وجود دارد.

به یادم می‌آورد به طور مستمر افق دیدم را گسترش دهم. شمار تعداد دفعات متعددی که مربیانم مرا به چالش کشیدند تا به هدفی برسم که شاید در گذشته فکرش را هم نمی‌کردم از دستم خارج شده است. (خیلی از اوقات وقتی مربی برنامه تمرین را بروی تخته می‌نویسد عکس العمل های ملودارمی هم از ما سر می زند.) اما پس از آن چه اتفاقی می افتد؟ شما نه تنها هدف تمرینی خود را با موفقیت طی می‌کنید، بلکه استخر را با گام های مغرورانه و حس اعتماد به نفس تازه ای ترک می کنید.

یک تمرین خوب ذهن را تخلیه می‌کند. وقتی ضربان قلب ما پس از یک تمرین خوب بالا رفته است، بدن ما این حالت را به عنوان یک استرس شدید شناسایی می‌کند. در پاسخ به این حالت یک پروتئین به نام BDNF (عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز) در سراسر رشته اندام ما پخش می‌شود. BDNF باعث بهبود عملکرد سلول های عصبی و رشد نورون های جدید می‌شود. این موضوع توضیحی است برای اینکه چرا بعد از یک تمرین خوب احساس خالی شدن ذهن و شادی می‌کنیم.

استخر جایی است برای تفکر در آرامش. مهم نیست که در خارج از استخر چه می گذرد، برای یک یا دو ساعت می توانم خود را از همه چیز جدا کنم. این که آیا این استرس از کار یا مدرسه است، موضوع مربوط به مشاجره و اختلافات خانوادگی یا هر چیز دیگری است اهمیتی ندارد. شنا به شما این فرصت را می دهد تمام این موضوعات را کنار بگذارید. بدون تلفن همراه، شبکه های اجتماعی و هر چیز دیگری ، فقط شما و خط سیاه استخر حضور دارید.

شنا می‌کنم چون شانس خارق‌العاده بودن وجود دارد. تعریف خارق‌العاده برای هر یک از ما کاملا متفاوت است. برای برخی، شنای ۲۰۰ متر پروانه بدون توقف و اشتباه در انجام حرکات (خوب، بسیاری از ما)، برای دیگران کسب موفقیت های درسی و  دانشگاهی و برای برخی هم قرار گرفتن روی سکوهای قهرمانی مسابقات بین المللی خارق العاده است. من شنا می‌کنم چراکه فرصتی است تا خودم را به چالش بکشم. راهی است که از یک طرف باوجود همه دردها و ناراحتی‌ها بجنگم و از طرف دیگر قوی تر و سخت تر ظاهر شوم.

من به همین دلیل شنا می‌کنم.

 

 

دلیل شما چیست که به آب زدید و تلاش می‌کنید؟ نظراتتان را در همین بخش بنویسید.

نگارنده: Olivier Poirier-Leroy

مترجم: علی رفیعانی

 

انتهای پیام

image_printپرینت مطلب