سرپرست فدراسیون شنا گفت:شنا از جمله رشتههای ورزشی است که فرهنگ و اصالتش با سنت ما ارتباط تنگاتنگی دارد.
به گزارش روابط عمومی فدراسیون شنا، غلامرضا جعفری معتقد است فدراسیون شنا تفکر نتیجه گرایی را دنبال نمی کند و این فدراسیون به عنوان متولی ورزشهای پایه و قهرمانی کشور از ظرفیتهای زیادی برای توسعه برخوردار است.
پس از آنکه جعفری به عنوان سرپرست، هدایت این فدراسیون را در دست گرفت بسیاری از چهرههای شناخته شده خانواده شنا، شیرجه و واترپلو بار دیگر در مسئولیتهای مختلف مشغول شدند.
شعار تیم جدید مدیریتی، توسعه پایدار، لزوم تدوین یک ساختار نیرومند، توسعه ورزش همگانی و بستر سازی مناسب برای استعدادیابی و البته تمرکز بر موفقیت در حوزه قهرمانی در یک چشم انداز پنج ساله است.
سرپرست فدراسیون شنا در خصوص برنامههای فدراسیون در سال ٩١ و همچنین بررسی وضعیت موجود شنا گفتگوی مشروحی با خبرگزاری ایسنا انجام داده که مشروح آن را در زیر می خوانید:
** آیا کسب عنوان سومی تیم ملی واترپلو در رقابتهای کاپ آسیا رضایت بخش بود؟
در مسابقات کاپ آسیا تنها ارزیابی از وضعیت موجود تیم ملی واترپلو مد نظر بود و اصلا نتیجه برایمان اهمیتی نداشت. در نظر داشتیم که توانمندی و برنامهریزی انجام شده برای واترپلو مورد ارزیابی قرار گیرد. ما تفکر نتیجهگرایی را دنبال نمیکنیم تا از اصل کار غافل نشویم. متاسفانه سوژه امروز ورزش “نتیجه محوری” شده است. این تنها ظرفیت و پتانسیل ورزش در کشور ما نیست. نباید فقط دلخوش باشیم به اینکه مثلا یک سهمیه گرفتهایم بلکه باید برنامهریزی کنیم و بگوییم برای مثال اگر هم مدال آسیایی کسب نکردیم اما رکورد ملی ما در شنا نزدیک به رکورد آسیایی شد. کیفیت خیلی مهم است و نباید در باد نتیجه بخوابیم، زیرا ممکن است در یک میدان خیلی مهمتر نتایجی به دست آید که اعتبار ورزش کشور زیر سئوال رود.
** آیا جوانگرایی در واترپلو در این برهه زمانی یک ضرورت بود؟
صادقانه بگویم برخی از ورزشکاران انگیزهای برای حضور در تیم ملی نداشتند. البته شاید این افراد برای خودشان توجیهاتی داشته باشند که منطقی هم باشد و من اصلا نمیخواهم توجیه برخی از دوستان را تحلیل کنم و به نظر آنها احترام میگذارم. اگر بخواهیم نگاهی به آینده داشته باشیم باید بسترسازی مناسبی در قالب خرد جمعی داشته باشیم تا کلیه ارکان ورزش کشور در حیطه وظایف خود ایفای نقش کنند. وزارت آموزش و پرورش سرمایه خیلی گرانبهایی را تحت پوشش دارد که میتواند در قالب استعدادها مورد استفاده قرار دهد.
همچنین وزارت علوم میتواند استعدادیاب و نیروی انسانی متبحر و متخصص را تربیت کند. حتی شهرداریها یا سایر ارکان ورزش میتوانند در باب توسعه زیرساختهای ورزش کار کنند و قطع یقین یک سیاستگذاری متمرکز میتواند ما را در چارچوب نگاه اعتقادی به ورزش و اینکه شنا یک تکلیف دینی است پیش ببرد. به واسطه تبعات مثبت ورزش شنا و همچنین پشتوانه علمی قوی باید بستر توسعه هرچه بیشتر این رشته ورزشی در کشور فراهم آید و از حضور استعدادها و علاقهمندان ردههای سنی نوجوانان و جوانان استقبال شود.
** آیا سیاستگذاری های شما در فدراسیون شنا نیاز به حمایت از مراجع بالاتر دارد؟
تفاوت ویژه ای بین ماهیت رشته های ورزشی وجود دارد ولی رشته شنا بواسطه ویژگی های مطلوب از جایگاه معنوی والایی برخوردار است.
فی المثل وقتی ورزشکاران در یک خط شنا میکنند می توان در چارچوب اصل تاثیر ظاهر بر باطن استنباط صراط مستقیم را از تمرینات آنها داشته باشیم. قهرمانان ما در هنگام ورزش شنا حرف نمیزنند چون اگر صحبت کنند آب به دهانشان میرود و این یعنی کمتر حرف میزنند و بیشتر عمل میکنند. شنا از جمله رشتههای ورزشی است که فرهنگ و اصالتش با سنت ما ارتباط تنگاتنگی دارد و از این منظر باید در اولویت قرار بگیرد. در چارچوب سیاستهای کلان نیز باید در ردیف بودجه برای این ورزش سر فصل تعیین شود. الان فرصت مناسبی است و مسئولان در حال تدوین بودجه سال ١٣٩١ هستند. بد نیست در زیرشاخه کمیسیون فرهنگی رشتههایی که زیرساختهای مناسبی دارند از فرصت برای رشد برخوردار شوند و اینکه در چارچوب بودجه زیرساختهایی را تعریف کنیم که شنا توسعه پیدا کند و مردم تاثیرگذاری را که در عرصههای مختلف دارد را حس کنند.
** فدراسیون به عنوان متولی ورزش شنا چه برنامه ای برای درآمدزایی دارد؟
چرخش مالی در ورزش شنا به مراتب بیشتر از بسیاری از رشتههای ورزشی است. دولت به فوتبال کمک میکند ولی درآمدهای استخرها الزاما از بخش خصوصی تامین میشود. در بحث اشتغالزایی در مقایسه با بسیاری از ورزشها اگر مقایسه کنیم در مییابیم که مثلا چند نفر در یک سالن ممکن است درگیر شوند ولی در شنا به واسطه نوع تخصصی این ورزش خیلی بیشتر میتوانیم نیروی کار جذب کنیم. حتی در بعد ورزش همگانی باید پرسید که مردم بیشتر فوتبال بازی میکنند یا تماشاچی هستند. در مقابل بیشتر شنا تماشا میکنند یا خودشان علاقهمند به ورزش در استخرها هستند.
نسبت به ابعاد محیط، مثلا در یک زمین فوتبال هفت ـ هشت هزار متر مربعی در مجموع با حضور داوران تنها ٢۵ نفر ورزش میکنند اما در یک مجموعه هزار متری استخر شنا به مراتب شاهد حضور ورزشکاران بیشتری هستیم. اینها همه مزیتهایی است که ما را ملزم به حمایت از ورزش شنا میکند. سال جاری توسط مقام معظم رهبری به عنوان حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاری شده است. تولید، وابسته به نیروی انسانی است و نیروی انسانی سالم تولید را بالا میبرد. شنا به عنوان رشتهای که کمترین آسیب را میتواند داشته باشد به عنوان یکی از بسترهای سالمسازی در جامعه مطرح است.
موضوع تنها به بحث فیزیکی برنمیگردد بلکه ایدههای نو نیز در جامعهای با افراد سالم شکل میگیرد. باز هم تاکید میکنم باید در سرفصلهای بودجه نگاه ویژهای به شنا داشته باشیم. زیرا در مقایسه با خیلی از رشتهها هزینههای مضاعفی به ورزشهای آبی تحمیل میشد زیرا علاوه بر هزینههای نور و تهویه و دستمزد نیروی انسانی، باید هزینههای مربوط به تامین و همچنین بهره برداری از تاسیسات در ایامی که فردی استفاده نمی نماید پرداخت شود. از طرفی بحث بهداشت خیلی مهم و تعیین کننده است و باید از بخش خصوصی بیشتر حمایت شود.
** در سال ١٣٩١ چه سیاستهایی را دنبال میکنید؟
بعضی از سیاستها الزاما معطوف به بعد زمانی مشخصی نیستند. بسیاری از برنامههای قبلی فدراسیون در سال ١٣٩١ نیز دنبال می شود. ما ملزم به این هستیم نظمی که نیازمند تحقق اهداف است را دنبال کنیم. مسلما در حالت بینظمی نمیتوان به اهداف مورد نظر دست یافت. باید در چارچوب همه برنامهها اولویت را به تربیت نیروی انسانی اختصاص دهیم. ما به دنبال این هستیم که زمینه ارتقای سطح دانش فنی مربیان را فراهم کنیم و با تدوین سر فصلهای دروس مجددا مهندسی داشته باشیم و به دور از هر نوع نگاه جنسیتی تربیت نیروی انسانی فعال را در دو حوزه آقایان و بانوان در دستور کار قرار دهیم و در باب همافزایی از ظرفیتهای تخصصی سایر ارگانها از جمله آموزش و پرورش، وزارت علوم و شهرداریها حسن استفاده را داشته باشیم. در این زمینه باید اولویت اصلی کار را به موضوع آموزش اختصاص دهیم. امیدواریم که بسترسازی مناسبی برای آینده داشته باشیم.
** در چند ماه اخیر شاهد تشکیل چندین کمیته در فدراسیون بودیم. آیا حوزه مسئولیت برخی از افراد همپوشانی ندارد و به معنی موازی کاری نیست؟
معتقدم دایره فعالیت در فدراسیون شنا محدود به عده خاصی نیست. اگر اعتقاد به خرد جمعی داریم باید در عمل ثابت کنیم و باور داشته باشیم که همه چیز را همگان دانند. تشکیل کمیتههای مشورتی و اجرایی به معنای موازی کاری نیست. کمیته مشورتی تصمیمسازی را بر عهده دارد و ما جایگاه آن را ارتقا دادیم. در قالب شورای راهبردی به تصمیمهای آن نگاه میکنیم که ناظر بر سیاستهای اجرایی است و کمیته فنی را در زیرشاخه این شورا میبینیم که قطع به یقین با توجه به گستردگی فعالیتها در حوزه فدراسیون بیراه نیست.
اگر بگوییم سه، یا حتی چهار فدراسیون در قالب فدراسیون شنا شکل می گیرد اغراق نکرده ایم و با توجه به اینکه ماهیت و اصالت کار رشتههای آبی یکی است اما اساسا علم تمرین شیرجه با علم تمرین شنا یا واترپلو متفاوت است و باید در چارچوب همین تفاوتها امور به دست افراد متخصص سپرده شود. برنامه کلان توسعه شنا باید تدوین شود که همین طرح توسعه از مجموع چند برنامه راهبردی توسعه تشکیل شده است و در چارچوب این برنامهها باید با شناخت مطلوب از وضع موجود، آینده مورد نظر را ترسیم کنیم تا ما را برای تحقق اهداف به صورت ویژه کمک کند.
با توجه به شناختی که خودم دارم مخالف این تفکر هستم که بگویند آدم داریم و باید برایش سمتی تعریف کنیم. در فدراسیون این طور نیست و باید شرح وظایف و مسئولیتها مشخص داشته باشیم و برای آن مسئولیتهای مشخص تعریف کنیم. حتی معتقدم که باید دپارتمانهای مختلفی را مثلا در آکادمی شنا داشته باشیم تا موضوعیت توسعه و برنامهریزی کلان در آکادمی برنامهریزی شود. باید از موازی کاری اجتناب کنیم اما از تجربه دیگران هم استفاده میکنیم حالا اگر هر کس یک قدم مثبت برداشته باشد به دور از هرگونه دیدگاه شخصی عقل و انصاف حکم میکند که از تجربیات و دستاوردهای خوب استفاده کنیم اما زمانی که به اینجا آمدم چیزی ندیدم که بخواهم از آن استفاده کنم. شاید در سنوات قبل وجود داشته اما در حال حاضر آرشیوی از گذشته وجود ندارد. من هم به دنبال این هستم که ثبات مدیریت را تعریف کنم. اگر بخواهیم ضوابط را تعیین کنیم هر انتصابی باید در هیات رئیسه تعیین شود و به نوعی یک سری محدودیتها وجود دارد که با تثبیت جایگاه حقوقی مسئول فدراسیون این موقعیت فراهم شود تا برنامهریزی جامعتر صورت بگیرد. برای من به عنوان کسی که علاقهمند به مصالح ورزش کشور هستم تکلیف است که وظیفه شرعی و قانونی خود را بدون هیچ مسامحهای انجام دهم.
** برای اعزام اعضای تیم ملی واترپلو بعضی از بازیکنان با مشکل خروجی مواجه شدند چرا این موضوع پیش بینی نشده بود؟
اگر انسان با برنامهریزی هر مسئولیتی را انجام دهد مسلما مشکلات حاشیهای به وجود نمیآید. ولی دوستان من باید بدانند که کنفدراسیون آسیا و میزبان مسابقات حدود دو ماه قبل از ما اسامی بازیکنان را خواست. در آن زمان هنوز تیم ملی تشکیل نشده بود. صادقانه میگوییم در قالب یک سری اسامی تیمی را بستیم و من به دبیر فدراسیون گفتم سرمایههای واترپلو را معرفی کنیم اما در لیست بعدی کادر فنی جدید اسامی را گزینش کرد و بعضی به این لیست اضافه شدند. اما متاسفانه کویت به عنوان میزبان کمکاری کرد. حتی تا یکی، دو روز قبل از مسابقه هم مشکلات زیادی از سوی کشور میزبان برای صدور روادید پیش آمد. باید یادآور شوم که بعضی از رشتههای ورزشی دیگر هم برای سفر به کویت با مشکل مواجه بودند. اما با پیگیریهای انجام شده زمینه مناسب برای اعزام تیم فراهم آمد. از طرفی تیم ما سه هفته مانده به اعزام نهایی شد نظام وظیفه هم معذوریتهایی دارد و باید خروجی از کشور بعضی از بازیکنان را با نظر مساعد نظام وظیفه میگرفتیم این موضوع موجب شد چند نفر از همراهی تیم باز بمانند. ولی به دوستان توصیه کردیم که از این پس تیمها را در قالب دو گروه الف، ب ببندند تا در صورتی که هر مشکلی برای حضور یک بازیکن در رقابتهای مختلف به وجود آمد، بازیکن جایگزین مناسبی وجود داشته باشد.
** چرا رومان پولاچیک سرمربی تیم ملی واترپلو کاروان ایران را در بازگشت به کشور همراهی نکرد؟
مسابقاتی که در کشورهای عربی برگزار میشود شرایط خاصی دارد زیرا برای تیم میزبان اهمیت زیادی دارد. فکر میکنم که بعضیها از باخت تیم ما مقابل کویت ناراحت شدهاند. میخواهم حرف محمد بنا را تایید کنم و بگویم دیگران ننشستهاند که ما حرکت کنیم زمانی که ما فدراسیون را تحویل گرفتیم تیم از وضعیت پایداری برخوردار نبود اما قرار بود این تیم به المپیک برود. من با مارالا سرمربی قبلی تیم نشستم و پرسیدم آیا تیم به المپیک میرود؟ گفت:” توقع داری چین و ژاپن را ببریم؟ مربی که این را تضمین کند دیوانه است.” اگر قرار بر این باشد که ورزش را از نگاه علمی تعریف کنیم باید ارزیابی درستی داشته باشیم و نمیتوان بیخود قول داد و ا نتظارات را بالا برد. همانطور که گفتم هدف ما از شرکت در کاپ آسیا صرفا ارزیابی تیم بود. سرمربی تیم ملی هم بعد از مسابقات درخواست مرخصی کرد که با تقاضایش موافقت شد.
** اگر هدف تنها ارزیابی تیم بود چرا در لیگ جهانی شرکت نکردیم و به حضور در مسابقاتی در سطح کاپ آسیا بسنده کردیم؟
شاید در باب اعزام تیم ملی شنا به دوبی هم تصمیمگیری مشابهی را داشتیم که از منابع مالی به بهترین شکل استفاده کنیم. وقتی هزینههای شرکت در لیگ جهانی برآورد شد، متوجه شدیم که باید حدود ١۵۰ میلیون تومان صرف کنیم تا به لیگ جهانی برویم. حال اگر مثلا مقابل ژاپن با اختلاف گل زیاد شکست میخوردیم چه چیزی دستگیر ما میشد؟ اگر این طور بود نیازی نبود در لیگ جهانی تیم خود را محک بزنیم. پیشنهاد من بازی با مجارستان قهرمان المپیک بود که از هر نظر نگاه کنیم این دیدار مطلوب تر ومقرون به صرفه تر است. ولی به لحاظ فنی و محدودیت منابع درمییابیم که لیگ جهانی ممکن است مشکلات زیادی داشته باشد. وقتی در چین ممکن است نتیجهای به دست آید و هفته بعد در ژاپن نتیجه دیگر چه تحلیلی ممکن است وجود داشته باشد. ما با برنامهریزی حرکت میکنیم و نتایج هم منتج از آن برنامهریزی است. فکر میکنم در شرایط فعلی برای ارزیابی یک ورزشکار مثلا یک کشتیگیر، او را نمیفرستیم با کسی کشتی بگیرد که در دقیقه نخست ضربه فنی شود. ما همیشه در وقتهای نخست و دوم اختلاف زیادی با تیم ملی واترپلوی قزاقستان پیدا میکردیم اما در کاپ آسیا پایاپای پیش رفتیم. این نشان میدهد که در برهههای زمانی آینده میتوانیم نتایج بهتری بگیریم. بازیکنان ما باید محک بخورند تا به جایگاه مطلوب و مورد نظر برسیم. البته نمیگویم قهرمان آسیا شویم هرچند این هدف هم دور از دسترس نیست.
** در هفتههای گذشته انتقادهایی از سوی علیرضایی ملیپوش سابق شنا مطرح شد، آیا فکر میکنید زمینه بازگشت وی به تیم ملی شنا فرآهم است؟
باید بگویم که شاید علیرضایی خیلی به مسائل حقوقی اشراف ندارد که بعضی خواستهها را مطرح میکند اینکه برای مثال فدراسیون ٢۰ میلیون تومان هزینه برای اجاره خانه برای وی در تهران اختصاص دهد نیازمند داشتن مجوز از هیات رییسه است و دست من نوعی نیست. شاید هم توقعات علیرضایی از نظر خودش منطقی باشد اما ما باید مصالح تیم و مجموعه را در نظر بگیریم. من اعتقاد دارم به ورزشکارانی که در راه کشور تلاش کردهاند باید احترام گذاشت و تا حد ممکن درخواستهایشان را اجابت کرد. اما باید این درخواستها حدودی داشته باشد و بررسی شود. این پذیرفته نیست که یک ورزشکار به جای مربی هم تصمیم بگیرد و بگوید باید در کرواسی تمرین کند. من میگویم که چرا نباید به مجارستان یا حتی آلمان برود. ما انتظار داریم که یک ورزشکار باید ابتدا مجموعه فدراسیون و مربیان تیم ملی را قبول داشته باشد و بعد درخواستهایش را مطرح کند. همچنین باید تاکید کنم که من از آن ئییسهایی نیستم که پیدا کردنم دشوار باشد و درب اتاقم همیشه به روی مراجعین باز است. اگر علیرضایی هر زمانی بخواهد میتواند با من گفتوگو کند. حتی در حاشیه مسابقات لیگ شنا من در استخر بودم و علیرضایی هم حضور داشت و میتوانست حرفهایش را مستقیم عنوان کند. ما در فدراسیون همواره آماده پذیرش نظرات و حتی انتقادها هستیم.