سرمربی تیم ملی واترپلوی ایران گفت: من هم میتوانم مانند خولیو ولاسکو که در والیبال مفید بود، در واترپلو مفید باشم.
مجتبی ذکیزاده – خبرگزاری فارس، پائولو مالارای ایتالیایی با تجربه از سال ١٩٩۶ تا ٢۰۰۵ هدایت تیم ملی فرانسه را برعهده داشته و از سال ٢۰۰۵ تا ٢۰۰٨ نیز به عنوان سرمربی در تیم ملی واترپلوی ایتالیا مشغول به کار بوده است. وی که جزو بهترین مربیان حال حاضر واترپلوی جهان است با تیم ملی ایتالیا عناوین متعددی در سطح جهان و اروپا به دست آورده و در المپیک ٢۰۰٨ پکن نیز هدایت تیم ملی ایتالیا را برعهده داشته است.
پائولوی ۵٣ ساله اعتقاد دارد که پیر شده است، اما همیشه مانند یک جوان ٢۰ ساله در کنار ملیپوشان ایران حضور دارد و با آنها تمرین میکند. وی دوران حرفهای ورزش خود را از ٣٢ سال پیش آغاز کرد و به درجات بالایی هم دست پیدا کرد.
نخستین نتیجه تاریخ واترپلوی ایران همراه با مالارا ثبت شد و وی توانست برای نخستین بار تیم ملی جوانان ایران را در جمع ١۰ تیم برتر جهان قرار دهد، پس از آن مشکلاتی پیش آمد و وی ایران را ترک کرد و حالا بار دیگر بازگشته و هدایت تیم ملی بزرگسالان ایران را عهدهدار شده است.
تیم ملی واترپلوی ایران خود را برای حضور در رقابتهای قهرمانی آسیا در کشور سنگاپور که انتخابی جام جهانی هم هست آماده میکند؛ تمام این موارد موجب شد تا خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، گفتوگویی را با این مربی باتجربه ترتیب دهد که مصاحبه وی را در زیر میخوانید:
* ابتدا در خصوص شرایط تیمهای ملی واترپلوی ایران صحبت کنید؛ اوضاع چگونه است؟
تاریخ، تاریخ است و زندگی هم زندگی است. من آدم صادقی هستم و باید بگویم که اگر با ایران مشکلاتی داشتم به این کشور بازنمیگشتم. رضوانی با من تماس گرفت و درخواست همکاری کرد و من هم پذیرفتم. حدود دو ماه و نیم است که در ایران هستم و تمام شرایط برای ما ایدهآل است؛ حالا هم فقط به مسابقات انتخابی جهان فکر میکنیم تا نتیجه خوبی بگیریم. شرایط کنونی ما خوب است و امیدوارم که بتوانیم نتایج خوبی کسب کنیم. بنا به مشکلاتی مالی که تمام فدراسیونها دارند نتوانستیم بازیهای تدارکاتی خوبی را برگزار کنیم که کمی ما را نگران میکند، اما به نظرم مهم نیست. با سرپرست تیم ملی و فدراسیون جلسه داشتیم و شرایط را بررسی کردیم. در آن جلسه با رضوانی خواستم تا در آینده بازیهای تدارکاتی زیادی را برای ما در نظر بگیرند، چون بازیهای تدارکاتی سطح تیم ما را بالا میبرد.
از اینکه علی آبادی، رئیس کمیته ملی المپیک وقت گذاشت در تمرینات ما حضور پیدا کرد بسیار از وی ممنون هستم؛ همچنین باید تشکر ویژهای از کیومرث هاشمی و امیر صالحی داشته باشم که همیشه فدراسیون شنا را حمایت کردهاند. از اینکه علیآبادی با تمام مشکلاتش یک ساعت به تمرین ما آمد تعجب کردم. وی ابراز امیدواری کرد تا ایران در مسابقات مختلف موفق شود و این موضوع فکر میکنم برای بازیکنان ما بسیار ارزشمند است.
* فکر نمیکنید کمبود بازیهای تدارکاتی کارتان را برای مسابقات سنگاپور سخت کند؟
موفقیت در مسابقات سنگاپور در برنامه من نبوده و مسئولان فدراسیون از یک سال پیش چنین برنامهای داشتند و چون من تنها دو ماه است که به ایران آمدهام نمیتوانم زیاد در این خصوص صحبت کنم. من برنامههایم را برای لیگ جهانی، جامجهانی و بازیهای تدارکاتی مکتوب کردهام و به مسئولان فدراسیون دادهام. شرایط تمرینی ما بسیار خوب است و تمام امکانات در اطراف ما وجود دارد؛ درست است که بازیهای تدارکاتی نداریم، اما من هم نباید بهانه بگیرم که چون بازی تدارکاتی ندارید من هم نمیتوانم در مسابقات نتیجه بگیرم. باید منصف باشم و ببینم که چه امکاناتی در اختیار من قرار دادهاند. تا جایی که من حس میکنم مسئولان فدراسیون، کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش بسیار به تیم ما امیدوار هستند. ما شانس داریم تا در المپیک آسیایی روی سکو برویم و فکر میکنم تمام مسئولان هم به این موضوع پی بردهاند.
* آقای سمیعزاده در اظهار نظری گفته بود که واترپلوی ایران فراتر از آسیا است؛ آیا شما هم با وی هم عقیده هستید؟
با وی موافق هستم؛ ما پیشرفت بسیار خوبی داشتیم. تیم جوانان ما واقعا شرایط بسیار خوبی دارد و فکر میکنم به راحتی بتواند برای چهارمین بار قهرمان آسیا شود، اما متاسفانه چون برنامه منظمی ندارند و تغییرات زیادی انجام میشود در رده بزرگسالان نمیتوان از آنها به خوبی بهره برد، اما اگر به همین تیم چند بازیکن با تجربه اضافه شود تیم بسیار خوبی تشکیل خواهد شد. واترپلو ورزش پرهزینهای است و فقط تامین و نگهداری آب استخر ماهی حدود ۵۰۰-۶۰۰ میلیون تومان هزینه دارد.
قوانین خاصی هم برای حضور در کشورهای مختلف وجود دارد و نمیتوانیم به راحتی برای بازیهای تدارکاتی به اروپا برویم. حداقل ١۰ روز قبل باید نامهنگاری کنیم و حدود ٢۰ روز هم باید منتظر ویزا باشیم. قانون، قانون است و ما باید به آن احترام بگذاریم.
* در والیبال هم همین مشکلات وجود داشت، اما ولاسکو بسیار به فدراسیون کمک کرد تا بازیهای تدارکاتی با تیمهای بزرگ دنیا برگزار شود؛ شما نمیتوانید چنین کاری بکنید؟
ابتدا باید بگویم که ولاسکو مرد بسیار خوبی است. وی مربی بزرگی هم هست. ولاسکو تجربه بسیار بالایی دارد و در کشورهای مختلف کار کرده است. کار سختی است؛ ما در حال حاضر روزی ۶ ساعت تمرین میکنیم و ملیپوشان تنها جمعهها استراحت میکنند، اما با حرف شما موافق هستم و شاید من هم بتوانم کمک کنم.
من بازی تیم ملی والیبال ایران با ایتالیا در مودنا را دیدم. دو سال پیش اصلا شرایط اینگونه نبود، اما پله پله پیشرفت کردند و حالا جز ٨ تیم برتر جهان هستند. انتخابی المپیک را تنها با یک امتیاز از دست دادند و ما هم اگر همین کارها را انجام دهیم میتوانیم زودتر پیشرفت کنیم. در دنیا همیشه فدارسیون والیبال ثروتمندتر از فدراسیون شنا است. من میتوانم با برخی کشورها رایزنی کنم تا یکبار ما مهمان آنها شویم و یکبار آنها به ایران بیایند و پول خاصی برای بازی تدارکاتی پرداخت نکنیم. راه این است، اما به زمان نیاز داریم و باید پله پله پیشرفت کنیم.
* در برنامههایی که تدوین کردهاید موفقیت در بازیهای آسیایی، حضور در لیگ جهانی واترپلو و جامجهانی دیده میشود؛ فکر میکنید به چند درصد از برنامههای خود میتوانید جامه عمل بپوشانید؟
این برنامه را هم باید پله پله طی کرد. نمیتوانم بگویم که همین حالا باید در لیگ جهانی حضور پیدا کنیم و عنوان کسب کنیم. باید تمرکزمان روی بازیهای آسیایی باشد تا در آنجا نتیجه بگیریم. وقتی آنجا موفق شویم میتوانیم سطح توقع خود را بالاتر ببریم و بگوییم که میخواهیم در جامجهانی باشیم و عنوان خوبی کسب کنیم و پس از آن هم فکر میکنم در المپیک حاضر باشیم و در دور بعد هم به کسب عنوان در المپیک فکر میکنیم.
* در خصوص بازگشت مجدد به ایران صحبت کنید؛ چه شد که رفتید و چه شد که تصمیم گرفتید بازگردید؟
یک مشکل قراردادی با فدراسیون داشتم که به رضوانی ربطی نداشت. خوشبختانه آن پرونده به خوبی و خوشی بسته شد و رضوانی از من خواست به ایران بیایم و من هم چون با ایران مشکلی نداشتم آمدم. اگر مشکل داشتم قطعاً بازنمیگشتم. اگر فدراسیون شنا، کمیته ملی المپیک یا وزارت ورزش با من مشکل داشت با من تماس نمیگرفتند؛ پس بدانید مشکلی وحود نداشته و من به ایران آمدم. امیدوارم دفعه بعد که به ایران آمدم دیگر رئیس فدراسیون تغییر نکرده باشد!
* شما سابقه فعالیت در کشورهای مختلفی را در کارنامه خود دارید؛ آیا در سایر کشورها هم مانند ایران دیده بودید که در کمتر از دو سال چند رئیس فدراسیون تغییر کند؟
من قراردادم را با فدراسیون ثبت کردهام؛ با یک آدم قرارداد امضا نکردهام که با رفتنش به مشکل بخورم. در واقع در هیچ کشوری اینقدر تغییر ندیدهام. عمر مفید یک رئیس فدراسیون در ایتالیا ١٢ سال است. وقتی برنامهریزی نباشد و رئیس فدراسیون تغییر کند، تمام برنامهها تغییر میکند و کار کردن سخت است. من به قانون ایران احترام میگذارم و شاید آنها نکاتی را بدانند که من ندانم.
* در ایتالیا هم وقتی دولت تغییر میکند، تمام مسئولان ورزش جابجا میشوند؟
نه؛ در ایتالیا پس از هر دوره المپیک باشگاهها رای میدهند و رئیس فدراسیون را انتخاب میکنند. پس از آن هم رئیس فدراسیونها رئیس کمیته ملی المپیک را انتخاب میکنند؛ البته استثنا هم وجود دارد و ممکن است در یک فدراسیون فساد مالی یا اخلاقی رخ دهد که آن موضوع دیگری است.
* تصمیمتان برای ادامه همکاری با فدراسیون ایران چیست؟
کسی نگران نباشد؛ عقد قرارداد مانند ازدواج است و هر دو طرف باید شرایط یکدیگر را بپذیرند. من هم میخواهم در ایران کار کنم، اما نظر فدراسیون و مسئولان ایران هم مهم است. از حضور در ایران احساس خوبی دارم و فکر بدی نمیکنم که نخواهم در اینجا بمانم. جو خوبی در تیم و فدراسیون وجود دارد و دلم میخواهد باز هم در ایران کار کنم. اگر نمیخواستم از سنگاپور به ایران برگردم برنامهام را هم به مسئولان نمیدادم. من با دستیارم صحبت کردهام و کمی بالا یا پایین مشکل خاصی ندارم. شاید وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک باید تصمیمگیری کنند، اما من قبلم با ایران است.
* قبلاً گفته بودید که چند بازیکن ایران پتانسیل لژیونر شدن را دارند؛ آنها را معرفی کنید و بگویید که چرا فکر میکنید آنها چنین پتانسیلی دارند؟
اسامی آنها را نمیگویم، اما اگر نخستین بازی خود را با یک تیم اروپایی برگزار کنیم این امر زودتر محقق میشود و تیمهای اروپایی بیایند دنبال بازیکنان ایران؛ من تیم جوانی دارم و تنها سه بازیکنم بالای ٢۶ سال سن دارند. همین سن کم باعث میشود تا بتوانند راحتتر پیشرفت کنند. در والیبال میدانم که تیمهای اروپایی چند بازیکن تیم ملی ایران را میخواهند. محمد موسوی را در تلویزیون دیدم که گزارشگر ایتالیایی در موردش گفت که این بازیکن را اکثر تیمهای اروپایی میخواهند، اما وقتی خبرنگاری از موسوی پرسید چرا به ایتالیا نمیآیی؟ موسوی جواب داد که من در ایران پول زیادی میگیرم که شما توانایی پرداخت چنین پولی به من را ندارید.
* پیش از حضور در ایران چه چیزهایی در خصوص ایران شنیده بودید؟ برای حضور در ایران با چه کسانی مشورت کردید؟
نمیدانم چرا وقتی میخواستم به ایران بیایم همه مرا سرزنش میکردند، اما وقتی آمدم و ایران را دیدم اصلاً نکته عجیبی ندیدم. ایران هم مانند ایتالیا است برای من فرقی با فرانسه و ایتالیا نمیکند. درست یا غلط اطلاعاتی به من دادند، اما مهم این است که من فهمیدم ایران جای خوبی است و حرف دیگران اهمیتی ندارد. به خاطر اطلاعاتی که به من دادند مجبور شدم قبل از قبول قرارداد سه روز به ایران بیاییم و شرایط را از نزدیک ببینم. پس از آن که بازگشتم به جنوا همه با تعجب از من میپرسیدند که اوضاع چگونه بود و من هم جواب دادم که همه چیز عادی بود.
اطرافیانم بیشتر در روزنامه و تلویزیون در مورد ایران شنیده بودند؛ آنها هم تقصیری ندارند، چون ایران را از نزدیک ندیدهاند و فکرهای عجیبی دارند.
* در تهران همراه با خانواده خود زندگی میکنید؟
من تنها یک برادر دارم؛ از همسرم هم جدا شدهام. پدر و مادرم هم فوت کردهاند.
* تصمیم ندارید زندگی جدیدی را آغاز کنید؟
یکبار ازدواج کردم برایم کافی است! بیشتر مسلمانان وقتی با یک ایتالیایی زندگی میکنند، چون از دو نژاد و سلیقه متفاوت هستند برای بچههایشان مشکلات فکری، اعتقادی و مذهبی ایجاد میشود. بعد هم باید بگویم که من دیگر جوان نیستم که بخواهم زندگی جدیدی را آغاز کنم.
* در خصوص زندگی در ایران و مخصوصاً تهران صحبت کنید؛ با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
مشکل بزرگم ترافیک تهران است، اما در حال حاضر خوشبختانه خانهام نزدیک فدراسیون است و کمتر در رفت و آمد هستم. ترافیک بسیار زیادی در تهران است و روزی یک میلیون ماشین میروند و یک میلیون ماشین میآیند؛ در پیادهرو هم باید مراقب باشیم که ماشین نیاید روی سرمان! اصلا مشخص نیست که چه زمانی چراغ راهنمایی و رانندگی سبز است و چه زمانی قرمز است، چون در هر دو حالت ماشینها رفت و آمد میکنند.
* از ارتباطتان با ولاسکو بگویید؛ ظاهراً خیلی با هم دوست هستید.
بله؛ ما رابطه خیلی خوبی با هم داریم. همه ولاسکو را دوست دارند، اما نه بخاطر مربیگریاش بلکه به دلیل اخلاقش است، اما نباید فراموش کنیم که وی بهترین مربی جهان هم هست.
من هم مربی تیم ملی ایتالیا و فرانسه بودهام، اما خودم را گم نکردم و زندگیام مانند گذشته است. اگر آدم مثبت اندیشی باشم همه چیز مطابق میلم خواهد.
* چه شهرهایی از ایران را دیدهاید و چه شهرهایی را دوست دارید که ببینید؟
مشهد، اصفهان و زنجان را دیدهام. اگر دو روز مرخصی داشته باشم میروم تا کیش را ببینم، چون خیلیها از آنجا تعریف میکنند.
* تفریحتان در تهران چیست؟ مواقع بیکاری چه کار میکنید؟
در حال حاضر فقط به مسابقات سنگاپور فکر میکنم، اما در گذشته کاخ سعدآباد و برج میلاد و چند رستوران را دیدهام. یکبار هم به بازار تهران رفتهام.
در زمانهای بیکاری هم تلویزیون تماشا میکنم و از اینترنت استفاده میکنم. پس از آن هم مسائل شخصیام را انجام میدهم؛ هر شب برنامه روزانه و ماهانه خودم را مینویسم.
* غیر از واترپلو منبع درآمد دیگری هم دارید؟
در حال حاضر خدا را شکر میکنم که کار اصلیام واترپلو است، اما اگر خدا بخواهد تصمیم دارم یک رستوران ایتالیایی در دبی یا در ایران افتتاح کنم. نمیتوانم در خصوص چیزی که مشخص نیست پیشگویی کنم.
* در مواقع ناراحتی و عصبانیت چه کار میکنید؟
عصبی میشوم، اما عصبانیتم هم دلیل دارد (میخندد)؛ مثلاً از یک بازیکن میپرسم موضوعی که توضیح دادم را فهمیدی؟ وی هم میگوید بله فهمیدم؛ وقتی که این حرف را بزند دیگر حجت را بر خودش تمام میکند و حق اشتباه ندارد و وقتی کار را اشتباه انجام دهد من هم عصبی میشوم. این در حالی است که اگر همان موقع بگوید که متوجه نشده است من آن موضوع را هزار بار برایش توضیح میدهم.
وقتی اطرافم شلوغ باشد بیشتر عصبی میشوم و دوست ندارم کسی از عصبانیتم سوءاستفاده کند. مسئول فدراسیون یا سرپرست اگر باشند مشکلی نیست، اما دوست ندارم اطرافم شلوغ باشد. ممکن است وقتی من برای یک بازیکن عصبی میشوم وی هم عصبی شود و به غیرتش بر بخورد و از لحاظ اخلاقی درست نیست که افراد غیر مسئول این صحنه را ببینند.
* رویا یا آرزوی مالارا چیست؟
(چند ثانیه سکوت میکند) آرزویم را نمیتوانم بگویم! اگر سوال ورزشی دارید میتوانم پاسخ دهم.
* آرزوی ورزشی شما چیست؟
از خدا تشکر میکنم که به من سلامتی داده است. آرزو دارم با هر تیمی که کار میکنم موفق باشد، اما اینکه چون من با تیمی کار میکنم باید زود موفق شود درست نیست. هر چیزی که زود به دست بیاید، زود هم از دست میرود. برای پیروزی کار میکنم، اما اگر شکست هم حاصل شود بخشی از کارم است. امیدوارم در سنگاپور هم نتایج خوبی کسب کنیم و کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش هم به ما کمک کنند.
* چند جمله ایرانی بگویید…
خداحافظ، سلام، التماس دعا، نزدیک، برو، بیا، نمیباشد، میباشد.
التماس دعا را خیلی دوست دارم، چون به من آرامش میدهد، چراکه معنیاش این است که کسی برایم دعا میکند و خدا به فکر من است.
* نظرتان در خصوص کلمات زیر بگویید.
واترپلو: برنده
محسن رضوانی: مرد خوب
ایران: کشور خوب، پولدار
ولاسکو: مرد بسیار بسیار خوب و مربی حرفهای؛ ولاسکو در تمرین و بیرون تمرین یک چهره دارد و تغییر نمیکند.
ایتالیا: مانند ایران؛ برای توریستها خوب است، اما اوضاع اقتصادی خوبی ندارد.
رضا اجاق: بهترین
خبرنگار: احترام و رابطه خوب
پول: برای پول زندگی نکنیم، اما پول برای زندگی نیاز است. اول از همه سلامتی مهم است.
قهرمانی: امیدوارم با ایران حاصل شود.
* حرف پایانی…
التماس دعا.
انتهای پیام