به گزارش روابط عمومی فدراسیون شنا، شیرجه و واترپلو؛ ایسنا نوشت: این روزها ورزش صنعتی شده است. در نظام سرمایه داری ارزش هر پدیده اجتماعی حتی ورزش را با بهای مادی آن می سنجند. هجوم بازارهای پول و سرمایه گذاران به برخی رشته های ورزشی مثل فوتبال موجب غوغاسالاری های تبلیغاتی و رسانه ای شده و حتی دولتمردان و سیاستمداران را هم ترغیب به موج سواری در این کارزار کرده است.
در این میان اخلاق، جوانمردی و ایثار حلقه های گمشده ورزش هستند. از سوی دیگر دامن زدن به حواشی و بداخلاقی ها در تضاد با ماهیت اصلی ورزش موجب کمرنگ شدن اخلاق پهلوانی شده است.
بازی های آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون تمام شد. اما در میان همه افتخارات ورزشی و مدال های خوشرنگ، کسی ملیپوش ۱۸ ساله ایرانی را ندید. مسئولان که بیشتر سرگرم چرتکه حساب و کتاب مدال ها بودند، فراموش کردند حتی دو ماه بعد از بازی های آسیایی حال و روز مهدی انصاری را جویا شوند. روزنامه ها و رسانه های ورزشی هم لا به لای تیترهای زرد و عامه پسند خود جایی برای اختصاص به دلاوری و روحیه پهلوانی شناگر ۱۸ ساله ایران پیدا نکردند.
مهدی انصاری که در ۱۷ سالگی بعد از ۱۰ سال رکورد ماده ۱۰۰ متر پروانه ایران را زد، یکی از شانس های قطعی تیم ملی شنای ایران برای صعود به فینال بازیهای آسیایی بود. حتی برخی امید داشتند تا او با ثبت یک رکورد خوب به نخستین مدال شنای ایران در تاریخ بازی های آسیایی برسد و تاریخ ساز شود. اما درست وقتی انصاری به عنوان نفر سوم، بیست متر تا سکوی پایان فاصله داشت، لحظه ای متوقف شد. دوباه به شنا ادامه داد و با یک رکورد نه چندان خوب به کارش پایان داد. خیلی زود مشخص شد که کتف این شناگر در آن لحظه از جایش در رفته است اما انصاری با وجود درد فراوان به مسابقه ادامه داد و مسابقه شنا و مرام پهلوانی را تمام کرد.
این اقدام او موجب تشدید آسیب دیدگی کتفش شد به طوری که پزشکان امیدی به بهبودی کامل وی و بازگشت به میدان مسابقه ندارند و تنها راه معالجه را عمل جراحی می دانند. با این حال مهدی انصاری جوان همچنان امیدوار است که با فیزیوتراپی بهبود یابد و بتواند در المپیک به مدال برسد.
شرح گفت و گوی ایسنا را با مهدی انصاری دو ماه بعد از بازی های آسیایی اینچئون می خوانید:
*چه اتفاقی افتاد که در جریان مسابقات شنای بازی های آسیایی کتف شما آسیب دید؟
یک اشتباه کردم. نباید به کتف خودم فشار می آوردم ولی بیش از حد فشار آوردم.
*فشار زیادی روی شما بود. خیلی ها به موفقیت شما در بازی های آسیایی امیدوار بودند.
قبل از شروع مسابقه ماده ۵۰ متر پروانه، می خواستم ناکامی روز قبل خود را جبران کنم. روز قبل در جریان مسابقه ۱۰۰ متر پروانه عینکم در آمد و نتوانستم رکورد بزنم. شرمنده شدم. دلم می خواست با ثبت یک رکورد خوب در ماده ۵۰ متر پروانه آن ناکامی را جبران کنم. مسابقه ماده ۵۰ متر پروانه را خوب شروع کردم. حتی تا ۳۰ متر هم نفر سوم بودم. در ۳۰ متر می خواستم بیشتر به عضله هایم فشار بیاورم که کتفم در رفت. از آن لحظه تا کنون هنوز عضله هایم قدرت کافی ندارند.
*کتف شما در جریان مسابقه دررفت اما با یک وقفه کوتاه دوباره به شنا کردن ادامه دادی. چرا؟
خودم نفهمیدم که چی شد که دوباره شنا کردم. تنها ۲۰ متر تا پایان مسابقه فاصله داشتم و تا آنجا نفر سوم بودم. می خواستم نهایت توان خود را بگذارم. فشار زیادتری آوردم و یک لحظه حس کردم کتفم از جایش خارج شد. درد بسیار شدیدی تمام تنم را گرفت. نفهمیدم چه شد اما نمی خواستم کارم را نیمه تمام بگذارم. دلم می خواست به هر ترتیبی بود کار را تمام کنم. با همان شرایط دوباره دست زدم. اگرچه درد شدیدی داشتم اما دلم نمی خواست متوقف شوم. خیلی چیزها در ذهنم گذشت. من سرباز ایران بودم و نمی خواستم تسلیم شوم. خیلی ها منتظر بودند تا تیم ملی شنا را تخریب کنند. نباید شرمنده مربیانم می شدم زیرا آنها همیشه به من اعتماد داشتند. اما از بقیه کسانی که در این رشته نیستند و مدام به شنا خرده می گیرند، می ترسیدم. همان هایی که بعد از این ماجرا هم حرف های زیادی زدند. همین الان هم حرف هایی می زنند که جای تاسف دارد. اگر مسابقه را به هر نحوی ادامه نمی دادم خدا می داند که چه می شد. خارجی ها درباره ورزشکاران ایران چه فکری می کردند. نمی خواستم روزنامه نگاران برای فروش بیشتر خود یک تیتر بزنند که شنای ایران در بازی های آسیایی غرق شد و همه تلاش های شبانه روزی ما را زیر سوال ببرند.
*فکر نکردی اگر ادامه دهی آسیب میبینی؟
فقط به رکورد خوب و قولی که به همه داده بودم، فکر می کردم. آخرین شانسم بود. در خودم این را می دیدم که می توانم به فینال راه پیدا کنم. من سر ۳۰ متر خواستم بیشتر فشار بیاورم. به مربیام قول داده بودم که در ۵۰ متر پروانه رکورد خیلی خوبی می زنم. حتی بیشتر از آن چیزی که انتظارش را داشتند را می خواستم نشان دهم. همه انتظار زدن رکورد ملی را داشتند ولی من می خواستم بهتر از این رکورد بزنم. سر ۳۰ متر کتفم در رفت. خودم هم نمی دانم که چی شد دوباره ادامه دادم. گفتم اگر دست چپم در رفته است باز می توانم با دست راستم شنا کنم.
*بعد از اینکه کتف ات در رفت، از مسئولان کسی سراغ تو را گرفت؟
فقط مسئولان فدراسیون با قدردانی من را شرمنده کردند. اما دیگر هیچ کس اصلا پیگیر ماجرا نشد. حتی دکتر آنجا خیلی عصبی شد و گفت که چرا مسابقه را ادامه دادی. از مسئولان کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش کسی سراغ من را نگرفت. فقط اعضا و کادر فنی تیم ملی شنا این موضوع را فهمیدند و از من قدردانی کردند.
ابتدا خیلی ناراحت بودم. بلافاصله بعد از مسابقه با مربی خود به بیمارستان رفتم. در کره پزشک ها می گفتند که من ۲۰ روز آنجا بمانم و دستم را عمل کنند. ولی ما باید سه روز دیگر به ایران برمی گشتیم. در ایران هم خواستند که عمل کنم ولی من قبول نکردم. چون می دانستم که اگر عمل کنم دیگر نباید تا آخر عمرم شنا کنم. نمی خواهم شنا را کنار بگذارم.
*الان ۱۰ روز است که دوباره شنا می کنی؟
کتفم کامل خوب نشده است. اوایل فقط با پا شنا می کردم. الان یک مقدار کرال سینه می توانم شنا کنم ولی پروانه را نمی توانم شنا کنم.
*حدود یکسال برای موفقیت در بازی های آسیایی تمرین کرده بودید؟
من بعد از مرحله دوم لیگ پارسال به اردوی تیم ملی دعوت شدم. از زمستان سال گذشته برای بازی های آسیایی تمرین می کردیم. روزهای خوب ولی سختی داشتیم. خیلی ها کمک کردند و برخی هم زخم زبان زدند. اما ما فقط تمرین کردیم. حتی نمی دانستیم که به مسابقات اعزام می شویم یا مثل واترپلو و شیرجه ، شنا را هم اعزام نمی کنند. با این حال تمرین کردیم.
*بعد از مسابقات دپرسن مجارستان که رکورد ماده ۱۰۰ پروانه را زدی، خیلی ها روی شما حساب باز کردند.
کسی در مجارستان انتظارنداشت که من رکورد ماده ۱۰۰ متر پروانه را جا به جا کنم. مسابقات مجارستان در زمانی برگزار شد که شناگران بیشترین فشار را تحمل می کردند. خودم هم انتظار نداشتم بتوانم رکورد بزنم. با صلاحدید کادر فنی تمام تلاش خودم را کردم و رکورد ملی را زدم. اگر چند اشتباه نمی کردم رکوردم بهتر از این هم می شد.
تمرینات تیم ملی واقعا خیلی سخت بود. اولین بار بود که این همه مدت در اردوهای تیم ملی بودم. هر هفته با محسن سمیع زاده، عباسعلی کشتکار (سرمربی) و خشایار حضرتی (مربی) تیم ملی در مورد ماندنم در اردوی تیم ملی صحبت می کردم. این ها روحیه زیادی به من می دادند و خودم فکر می کردم که با این همه تمرین در بازی های آسیایی مدال می گیرم.
*جمال چاوشی فر اولین شناگر ایران بود که در اینچئون مسابقه داد و رکورد زد. این موفقیت برای همه تیم روحیه بخش بود؟
شاید جالب باشد که بدانید، قبل از اعزام به مسابقات اینچئون، در ایران از همه رکوردگیری شد و من خیلی بد شنا کردم. با خودم گفتم که در بازی ها هم بد شنا خواهم کرد. ولی وقتی جمال چاوشی فر خوب شنا کرد باعث شد که روحیه ما بالا برود.
قبل از اعزام خیلی ها می گفتند که تیم شنای ایران در مسابقات نتیجه نمی گیرد. این ها برای من مهم نبود. این حرف ها را کسانی می گویند که چیزی از شنا نمی دانند. اصلا این ورزش را نمی فهمند اما درباره آن اظهار نظر می کنند. کسی که شنا بلد باشد، هیچ گاه شب قبل از مسابقه تیم ملی کشورش چنین تحلیل هایی نمی کند. قبل از مسابقه به این حرف ها فکر نمی کردم چون برای من مهم نبود. اما بعد از اینکه آن اتفاق در ماده ۱۰۰ متر پروانه افتاد، با خودم گفتم که کار من باعث شد که بعضی ها فکر کنند، آن تحلیل ها و حرف های ناشایست درست بوده است.
*گفتی یک سری ها شنا نمی دانند ولی درباره آن حرف می زنند، چرا؟
فکر کنم دلیل خاصی ندارد. به نظرم دوست ندارند پیشرفت شنا را ببینند. هر چند یک سری از افراد هم که قبلا در زمینه شنا فعالیت می کردند ولی الان دیگر در تیم ملی و فدراسیون نیستند و انتقاد می کنند. نمی دانم در مورد آن ها چه بگویم. طرف حسابشان با خدا.
*در دهکده بازی های آسیایی ورزشکاران رشته های گوناگون حضور داشتند، در مقایسه با آن ها نگاه به شنا چطور بود؟
آنجا همه برای هم ارزش قائل می شدند. ما هم با جدیت نتایج سایر ورزشکاران ایران را دنبال می کردیم. خیلی برایمان مهم بود که ورزشکاران ایران چه می کنند. من بیشتر برای سعید عبدولی ناراحت شدم. درست است که هم شهری من نیست ولی هموطن من است. برای او و حقی که ضایع کردند خیلی ناراحت شدم. از رکورد زدن آریا نسیمی شاد در شنا هم خیلی خوشحال شدم. همچنین از مدال گرفتن خانم خدمتی که اولین مدال بانوان را کسب کرد، خوشحال شدیم.
* قبل و بعد از باز ی های آسیایی خیلی از مسئولان قول هایی برای توسعه ورزش شنا دادند. اما به راستی آیا مسئولان هوای شنا را دارند؟
نه اصلا هوای شنا را ندارند. شنا رشته ای است که باید حداقل ۴ یا ۵ سال روی آن سرمایه گذاری شود. بیشتر مسئولان می گویند که باید به شنا کمک می کنیم و باید با یک دید دیگر به این رشته پرمدال نگاه کرد. شعار می دهند ولی بیشتر این ها در حد حرف است. یعنی حرف می زنند ولی عمل نمی کنند. برای مدال گرفتن شنا حداقل باید از همین الان برای چهار سال بعد سرمایه گذاری کرد. اما سوال من این است که مسئولان کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش بعد از بازی های آسیایی برای شنا چه کرده اند؟
*شما به عنوان یک قهرمان شنا از مسئولان چه انتظاری داری؟
باید در اردوها و تورنمنت های مختلفی شرکت کنیم. من کمتجربه ترین شناگر ایران در بازی های آسیایی بودم که به غیر از اردوی مجارستان در هیچ اردوی برون مرزی دیگری شرکت نکرده بودم. اگر بخواهیم خوب نتیجه بگیریم باید در اردوهای برون مرزی مختلفی شرکت کنیم. قبل از بازی های آسیایی چند شناگر دیگر به استخر می آمدند و ما با آن ها رکوردگیری داشتیم. در بازی های آسیایی احمدرضا جلالی گفت که اگر یک مسابقه دیگر داشتم رکوردم بهتر می شد. جمال چاوشی فر اولین بار با رکورد ۵۸ ثانیه توانست رکورد ایران را بزند و در تیمی با ۵۷ ثانیه رکورد زد. این نشان می دهد که اگر اردو و تمرینات مداوم داشته باشیم، نتایج بهتر می شود. اما اینکه هر سال یکبار به یک مسابقه اعزام شویم که نتیجه نمی دهد. اردوهای داخلی تاثیر چندانی در موفقیت شنا ندارد.
*اگر مقابل وزیر ورزش نشسته باشی به او چه می گویی؟
من نمی دانم که چقدر به فدراسیون شنا بودجه می دهند. ولی زیر نظر این فدراسیون سه رشته فعالیت می کند. بودجه ای که به این رشته ها می دهند خیلی کم است ولی انتظارات از ما خیلی بالاست. من به عنوان یک شناگر حداقل یک خط در استخر می خواهم، تا تمرین کنم. مربی شنا می خواهم، ماساژور می خواهم، مربی تغذیه می خواهم و … اما الان هیچ یک از این ها را ندارم. اکنون فقط آقای کشتکار و خشایار حضرتی(مربیان تیم ملی) را دارم که برای من همه این کارها را انجام می دهند. همچنین اگر استخر نباشد من نمی توانم در جوی آب شنا کنم. شهرستان من تنها یک استخر ۳۳ متری دارد. من در عرض این استخر و بین سایر مشتری های تفریحی استخر تمرین کرده ام. حتی یک خط جدا برای تمرین نداشتم.
*واقعا شما به عنوان شناگر ملیپوش و رکوردار ایران در استخر تفریحی تمرین می کنید؟
بله. من و سروش قندچی در یک جا تمرین می کنیم. اگر ببینید که در کجا تمرین می کنیم باور کنید به ما می خندید. من در استخر برای سروش رکورد می گیرم و او نیز برای من. سروش موقع تمرین به دلیل پشتک زدن یکی از مشتری های داخل استخر بی هوش شد. یکی از مشتری ها روی گردن شناگر ملی پوش ایران پشتک زد و او از حال رفت. حتی ممکن بود فلج شود. همین سروش قندچی با این شرایط تمرین کرد و حالا نماینده شنای ایران در مسابقات جهانی مسافت کوتاه است.
*از نظر مالی حمایت خوبی از شناگران می شود؟ مسئولان مثل فوتبالیست ها یا حتی والیبالیست ها به شما پاداش می دهند؟
(انصاری می خندد.) به نظر من حق والیبالی ها است که پول زیاد بگیرند. من نه کاری کردم و نه می توانم خود را با والیبالیست ها مقایسه کنم. انتظار زیادی هم ندارم. والیبالیست ها چون قهرمان شدند و زحمت کشیدند حق دارند که پاداش دریافت کنند. قهرمان شدن به سادگی نیست. شنا علم دارد باید خیلی بیشتر از این ها روی آن سرمایه گذاری کنند.
*بزرگترین آرزوی شما چیست؟
چیزی که به دست آوردن آن خیلی سخت است. که آن روز بهترین روز زندگی من خواهد بود. اگر اتفاق غیرمنتظرهای نیفتد و حمایت کنند میخواهم به مدال المپیک برسم. اگر مسئولان حمایت کنند، کسی مثل آریا نسیمی شاد (رکورددار ۱۴ ساله ایران) صد درصد میتواند مدال المپیک بگیرد. البته در صورتی که رسیدگی کنند، باید حداقل امکاناتی که می خواهد را در اختیارش قرار دهند. برای گرفتن مدال المپیک باید از همین الان یک برنامه مستمر داشته باشیم. هیچ شناگری نیست که بگوید من همین جوری تمرین کردم و در مسابقات مدال گرفتم. بهترین شناگر بازی های آسیایی وقتی از او سوال کردند که هدف تو چیست گفت “می خواهم برای بازی های آسیایی دوره بعد تمرین کنم.” یعنی بدون تمرین و برنامه ریزی مستمر حتی مدال آور المپیک هم نمی تواند دوباره مدال بگیرد.
*چه صحبتی با مسئولان فدراسیون داری؟
فدراسیون خیلی به من کمک کرده است و هر کاری که لازم بود را برای من انجام داد. کم و کاستی ها بیشتر از طرف مسئولان وزارت ورزش بوده است. باید خیلی به شنا توجه شود. بهترین ورزشکار بازی های آسیایی یک شناگر شد. کاش این حرف ها را بشنوند.
انتهای پیام